جملات قصار آرتور شوپنهاور فیلسوف معروف / 30 سخن آموزنده فلسفی
در این بخش از سایت ادبی و هنری متنها جملات قصار آرتور شوپنهاور را برای شما دوستان قرار دادهایم. آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی یکی از بزرگترین فلاسفه اروپا و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید است.
جملات فلسفی از آرتور شوپنهاور
هیچکس نمیتواند مدت درازی ماسکی که بر چهره دارد به نمایش بگذارد …
سرشت آدمی هر آنچه را که به طور تصنعی کسب شده است، در هم میشکند.
زندگی مانند بازی شطرنج است، ما نقشه ای میریزیم اما اجرای آن مشروط به حرکت هایی است که رقیب به دلخواه میکند. این رقیب در زندگی ، سرنوشت است.
بدترین بلایی که ممکن است گریبان یک ملت را بگیرد اینست که #فاسدترین قشر و اراذل و اوباشِ جامعه، به #حکومت برسند
ما سه چهارم وجود خودمان را به تاوان این که شبیه دیگران باشیم از دست می دهیم!
آن که صفاتی فرایِ آنچه تعلق به تمامیِ نوعِ بشر دارد به دست نیاورد، او یک نفر #عامی است.
موسیقی روایتگر راز آلود ترین حکایت های اراده است.
آدمی هر چه در درون خود بیشتر مایه داشته باشد، از بیرون کمتر طلب میکند و دیگران هم کمتر میتوانند چیزی به او عرضه کنند. از این رو ، بالا بودن شعور به دوری از اجتماع منجر می گردد.
در باب حکمت زندگی
ندرتا پیش میآید چیزِ جدیدی خوب باشد، چرا که آنچه خوب است تنها اندک زمانی جدید میماند.
آرتور شوپنهاور، متعلقات و ملحقات، ص ۱۳۸
انسان در نهایت موجودی وحشی و دیوی هولناک است، ازین رو وحشت میکینم اگر گاهی طبیعت وی سر باز کند.
آینده و گذشته تنها در مفهوم هستند، و صرفاً پیوستگی و تداوم شناخت تا جایی که از اصل دلیل کافی پیروی کند وجود دارند.
هیچ انسانی در گذشته نزیسته، و هیچ انسانی هم در آینده نخواهد زیست، تنها حال است که صورتِ هرگونه زندگی است، و این البته قلمرو مطمئن زندگی است که هرگز نمیتواند از آن جدا شود.
به راستی بزرگترین خطا این است که به جای ان که بکوشیم در حد امکان فارغ از رنج باشیم، بخواهیم این مصیبتخانه را به عشرتکده تبدیل کنیم و لذت و شادی را هدف قرار دهیم، چنان که بسیاری از مردم چنین میکنند.
آرتور_شوپنهاور
مطلب مشابه: سخنان فلسفی ناب و سنگین از فلاسفه بزرگ (نقل قول های با معنی فلسفی)
از چشمانداز جوانی که بنگری، زندگی آیندهای دراز و بیپایان است؛ ولی از چشمانداز پیری، تنها گذشتهای بسیار کوتاه به چشمت میآید. وقتی با کشتی دور میشویم، اجزای ساحل ریز و ریزتر میشوند و امکان شناسایی و تمایزشان نیز کمتر؛ همچون سالهایی که پشت سر نهادهایم با همه رویدادها و تکاپوهایشان.
– آرتور شوپنهاور
متن های فسلفی از فیلسوف آلمانی
«طبیعت همیشه آماده است تا بگذارد فرد سقوط کند.»
• آرتور شوپنهاور، جهان همچون اراده و تصوّر ۱۸۱۸
اگر خدایی این جهان را آفریده است، پس من تمایلی ندارم آن خدا باشم: رقتانگیزی و انبوهِ اندوهانِ جهان، دلم را ریشریش میکند.
در تمامی زبانهای اروپایی در شیوهی معمول کاربرد واژهی شخص برای اشاره بر یک موجود انسانی احترامی ناخودآگاه و مستتر است. Persona در واقع یعنی نقاب، یعنی همان چیزی که در دوران باستان بازیگران تئاتر بر چهره میگذاشتند؛ و این مطلب کاملا صحت دارد که هیچکس خود را آنگونه که واقعا هست نمینمایاند، بلکه نقاب خود را بر چهره میزند و نقش خود را بازی میکند. در واقع مراتب اجتماعی ما چیزی بیش از یک کمدی بی سروته نیست؛ و از همین جهت مردی که ارزشی داشته باشد جامعه را بیروح و بیمعنا مییابد، حال آنکه یک نفر تهیمغز در آن کاملا احساس راحتی میکند.
آرتور شوپنهاور
مطلب مشابه: متن فلسفی شخصیتی کوتاه ( 80 جملات ناب و فلسفی در مورد شخصیت )
من برای دُم جُنباندن صادقانهی سگان ارزش بیشتری قائلم تا برای تظاهر به دوستی.
در باب حکمت زندگی
آرتور شوپنهاور
ما محکوم صفات و سجایای اصلی و ذاتی خود که در هر غایت و مقصدی مستتر است ،هستیم
قویترین انگیزه برای تأمل فلسفی و درک متافیزیکی جهان را به ما، آگاهی از مرگ قریب الوقوع و دیدن رنجها و بدبختیهای زندگی میدهد. اگر زندگی ما پایانی نداشت و پر از رنج نبود، شاید هرگز به ذهن کسی نمیرسید که بپرسد چرا جهان وجود دارد و چرا اینگونه است.
– آرتور شوپنهاور
خوشبختی به آسانی دست یافتنی نیست،
یافتن آن در درونِ خود مشکل، و در جای دیگر ناممکن است.
(از کتاب #در_باب_حکمت_زندگی / اثر آرتور شوپنهاور)
ما به ندرت دربارهی آنچه که داریم فکر میکنیم ، در حالی که پیوسته در اندیشهی چیزهایی هستیم که نداریم …
عکس نوشته سخنان شوپنهاور
حقیقت فاحشه نیست که بازوان خود را به گردن هر بی سر و پایی بیاویزد؛ بلکه زیباروی مستورهای است که حتی مردی که همه چیز را فدای او کند، باز نمیتواند از دست یافتن به او اطمینان خاطر داشته باشد.
آرتور شوپنهاور.
خوشبختی در خود ماست و محال است آن را در جایی دیگر بیابیم.
خوشبختی ما وابسته به آن چیزی است که هستیم، یعنی وابسته به فردیت ما، درحالیکه مردم در بیشتر اوقات فقط تقدیرمان را و آن چیزی را که داریم، آماج خود قرار میدهند.
با هیچکس نباید بیش از اندازه گذشت یا محبت داشت!
همانطور که دوستانمان را نه به علت رد کردن تقاضای قرضی که از ما خواستهاند، بلکه به علت اینکه به آنان قرض دادهایم از دست میدهیم، هیچکس را به علت رفتار غرورآمیز و بیاعتنایی اندک از دست نمیدهیم، بلکه به این علت از دست میدهیم که رفتاری بیش از اندازه دوستانه و فروتنانه از ما دیده است.
در باب حکمت زندگی
آرتور شوپنهاور
مطلب مشابه: سخنان سقراط فیلسوف معروف یونانی؛ گزیده جملات سنگین و فلسفی او
هر کس فقط وقتی که تنهاست می تواند آن گونه که خود هست باشد. پس هر کس که تنهایی را دوست نمی دارد، دوستدار آزادی هم نیست، زیرا فقط در تنهایی آزادیم. اجبار، ملازم جدایی ناپذیر هر جمع است. هر جمعی از افراد خود می خواهد که از فردیت خود صرف نظر کنند و هر چه فردیت انسان با ارزش تر باشد، چشم پوشی از آن به خاطر جمع دشوارتر است.
در نیمه دوم زندگی کم و بیش به این واقعیت میرسیم که سعادت تقریبا افسانه، و رنج واقعی است. لذا انسانهای عاقل تنها به دنبال دوری از رنج و دستیابی به وضعیتی امناند تا به دنبال لذت.
تنهایی برای کسی که از لحاظ فکری بلند مرتبه است مزیتی مضاعف دارد نخست اینکه با خویشتن است و دوم اینکه با دیگران نیست !
جملات فوق فلسفی شوپنهاور
■ انسان افسرده، در برابر جریانی که احتمال خوب بودن یا بد بودنِ سرانجامش مساوی است، از سرانجام بد خشمگین یا اندوهگین می شود، اما از سرانجام خوب شاد نمی گردد.
برعکس، انسان شاد از سرانجام بد، نه خشمگین می شود، نه اندوه می خورد، اما از سرانجام نیک شاد می شود.
اگر از ده تصمیم فردی که دچار افسردگی است، نُه تصمیم با موفقیت عملی شود، ان فرد، احساس شادی نمی کند بلکه بابت آن یک مورد ناموفق به خشم می آید. برعکس، انسان شاد می تواند فقط با یک موفقیت خود را تسلی دهد و از آن شاد شود.
آرتور_شوپنهاور
فلسفه_غرب
همانگونه که قدم برداشتنمان را به عنوانِ سقوطی که مداوماً جلویِ آن گرفته میشود میشناسیم، واضح است که حیاتِ جسممان نیز تنها مُردنی است که دائماً جلوی آن گرفته میشود و مرگی است که دائماً به تأخیر افتاده. سرانجام، هوشیاری و فعالیتِ ذهنِ ما نیز کسالتی است که دائما به تعویق میافتد.
هر نفسی که برمیآوریم مرگ را که همواره به سوی ما هجوم میآورد دفع میکند. به این طریق، هر لحظه با آن مبارزه میکنیم، و مجدداً با فواصلِ طولانیتر از طریقِ غذایی که میخوریم، هر خوابی که میکنیم، هرگاه که خود را گرم میکنیم و الی آخر.
نهایتاً این مرگ است که باید فائق آید زیرا پیش از این به خاطرِ تولد قُرعهی ما شده است و پیش از این که شکارِ خود را ببلعد صرفاً مدتی با آن بازی میکند. امّا، «ما با اشتیاق و علاقهی فراوان، درست به همان نحو که یک حُبابِ صابون را تا حد و اندازهی ممکن، هرچند با این یقین که خواهد ترکید، باد میکنیم، تا جای ممکن به زندگیِ خود ادامه میدهیم.»
مطلب مشابه: سخنان ارسطو فیلسوف بزرگ یونان؛ جملات ناب فلسفی و آموزنده از او
همواره آرزو داشتم به آسانی بمیرم. هر کس که تمام عمر خود را در تنهایی سپری کرده باشد، در مورد این امر منحصر به فرد نسبت به دیگران قاضی بهتری خواهد بود. به جای معاشرت با نابخردان و دلقکانی که برای ظرفیتهای حقارتآمیز موجودات دوپا [ انسانها ] طراحی شدهاند، من با آگاهی شادمانه به جایی که زندگی را از آنجا آغاز کردهام، باز خواهم گشت در حالی که رسالت خود را به انجام رساندهام.
آرتور شوپنهاور: زندگی همچون آونگی میان رنج و ملال در نوسان است.
درحالیکه زن به مردش وفادار میشود، طبیعت، مردِ عاشق را مستعدِ تزلزل و بیوفایی میسازد. عشقِ مرد پس از گذشتِ دورهای مشخص بهطور محسوس رو به کاهش میگذارد، چنانکه تقریباً هر زنِ دیگری بیش از زنِ خودش برایش جذابیت دارد؛ مرد، متمایل به تغییر است، درحالیکه عشقِ زن پس از انتخاب بهطور مداوم افزایش مییابد. دلیلش این است که طبیعت بهدنبال بقای نوع است و نتیجتاً بهدنبالِ گسترشِ هرچه بیشترِ آن. به همین دلیل است که مرد به سایرِ زنان متمایل است و حال آنکه زن همواره به یک مرد بسنده میکند؛ زیرا طبیعت، ناخودآگاه زن را به مراقبت از حامی و محافظِ نسل بعد وامیدارد. به همین دلیل پایبندی در ازدواج برای مرد چیزی مصنوعی است و برای زن چیزی طبیعی. بنابراین بیوفاییِ زن، با توجّه به نتایجِ بیرونیِ آن، و با توجّه به تصنعِ دروناش، بسیار نابخشودنیتر از بیوفاییِ مرد است.
مطلب مشابه: سخنان افلاطون؛ جملات فلسفی ناب آموزنده از فیلسوف قدیمی افلاطون