متن ها

جملات ادبی در وصف بهار؛ 30 جمله ادبی کوتاه عاشقانه زیبا درباره فصل بهار

جملات ادبی در وصف بهار؛ 30 جمله ادبی کوتاه عاشقانه زیبا درباره فصل بهار

بهار جشن طبیعت است و با آمدنش زیبایی محصور کننده ای را به رخ دنیا می کشد. به طوری که با دیدن زیبایی هایش از سخن گفتن بازمانده و آن ها را در ژرفای عمیق جان پنهان می کنیم. در حقیقت بهار یعنی دمیدن روح حیات در دل طبعیت مرده. با آمدن فصل بهار، طبیعت پس از گذراندن فصل دلمردگی و سردی جان تازه ای به خود می گیرد. این است بهار زندگی. ما در این بخش از مطلب خود تصمیم داریم زیباترین جملات ادبی در وصف بهار را در اختیارتان قرار دهیم. با ما همراه باشید.

جملات ادبی کوتاه در وصف بهار

جملات ادبی در وصف بهار؛ 30 جمله ادبی کوتاه عاشقانه زیبا درباره فصل بهار

اگر به دنبال زیباترین جملات ادبی در وصف بهار هستید و با فرارسیدن بهار جان ها، آن را برای عزیزانتان ارسال کنید پیشنهاد می کنیم حتما ما را در ادامه مطلب همراهی نمایید.

بهار ڪه رفتن اسفند
و آمدن فروردین نیست!
بهار یعنی
ڪنار ڪسے باشی
ڪه با عشقش
دنیایت شڪوفه بدهد …!


آرزو کردم
بهار در بزند و
خانه‌ات همین نزدیکی‌ها باشد
آرزو میکنم…
در را که باز می‌کنی
کسی با شکوفه‌ها شگفت‌زده‌ات کند
در را که باز می‌کنی…
آرزویت پشتِ در باشد…!!!


دوست می دارم من این
نوروز فرخ فال را
تا کنم نو بر جبین خوبرویان
سال را
خواهی ار با فال میمون
بگذرد روز تو خوش
برگشا هر صبحدم از دفتر گل
فال را


شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست
زخم ها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد…


بهارها که ز عمرم
گذشت و بی‌ تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ ها
اگر بهار تویی…!

مطلب مشابه: متن زیبا درباره بهار؛ 40 متن بی نظیر و قشنگ درباره فصل زیبای بهار


می رسی و هوای فروردین، جای باران گلاب می بارد
از هوای گرفته ی اسفند، برف نه؛ حبّه قند می آید


بهار تنها یک یادآوری است که نشان می دهد
همه چیز چقدر می تواند زیبا باشد


بهار فصل رقص باد میان چمنزار هاست
فصل بیداری زمین و زمان
بهار را دریاب


شادا بهار
که دست مرا گرفته
نمی‌ دانم به کجا می‌ برد
شادا من که دست بهار را گرفته
به خانه خود می‌ برم…


شیشه عطر بهار …
لب دیوار شکست !
و هوا پر شد از بوی خدا
و من اینگونه دعایت کردم
که خدا در همه جا باز کنارت باشد …


من از تأمل بهار برمی گردم
و احساسم با بوی شکوفه ها گره خورده ست
بهار فلسفه ساده ایست که بدانیم زمین عرصه کوچست


بهار که از راه می رسد
جوانه سر می زند، شکوفه می شکفد
باران نم نم میبارد آسمان نفس می کشد


بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن
که بهار می آید و می رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهار آفرین خواهی شد


این همیشه ها و بیشه ها
این همه بهار و این همه بهشت
این همه بلوغ باغ و بذر و کشت
در نگاه من ،
پر نمی کنند
جای خالی تو را


جملات احساسی و ادبی در وصف بهار

جملات ادبی در وصف بهار؛ 30 جمله ادبی کوتاه عاشقانه زیبا درباره فصل بهار

باز کن پنجره ها را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ شمع روشن کرده است/ همه چلچله ها برگشتند و طراوت را فریاد زدند کوچه یکباره آواز شده است و درخت گیلاس هدیه جشن اقاقی ها را گل به دامن کرده است.


خرده نگیرید
به هوای این روزهای بهار
بوسه گرفتن از ابرهای اردیبهشت
این گونه روانی اش کرده است


در زمستانی که بی‌هنگام آمده بود و ابرهایی که ناغافل، تو بهار را به پنجره‌ام هدیه کردی و ماه مهربان را به دست‌هایم. حالا کجا مانده‌ای دوباره بیایی کنار پنجره‌ام بگویی: سلام، بهار آورده‌ام، نمی‌خواهی؟!


کافی ست دلت بهار باشد
از اشک تو سبز می شود خار
از خنده ات آب می شود برف
در دشت تو لانه می کند سار


بهار زیباترین یادآور طبیعت است
بر این که تغییر زیباست
حتی اگر زمستانی ترین ترس ها به رویش سایه انداخته باشند


بهار قفلی که زمستان به لب گل ها زده باز می کند
تا خنده به دل خاک بپاشند
و هوا را با عطر خود رنگ آمیزی کنند


بهار پیش از آن که حادثه ای در طبیعت باشد
حادثه ای است در قلب آدمی
و پیش از آن که در طبیعت محسوس باشد در حسی انسانی وقوع می یابد …


بـــهار را ببین
چگونه از خود می تــکانَد برگ های فرسوده را
تو هم جوانه ای بزن
ســبز شـــو
بـهـار
ادامه لبخندهای تو خواهد بود…


بی شک زمانی که یک زن عاشق می شود
بهار در چشمانش لانه می کند
شکوفه ها در گونه هایش گل می کنند
و عطر عشق را روی پوست او می توانی استشمام کنی


متن ادبی سنگین و خاص در وصف بهار

بهار بعد از سفری سه ماهه دوباره می آید و دست نوازش به تن خشک زمین میزند و آن را سرسبز و زنده میکند.

بهار فصل تازگیست،فصلی است که گل ها و شکوفه هارا به رقص در می آورد و آنها با این کار بین مردم خود نمایی میکنند .

بهار یعنی پیچیدن عطر یاس در کوچه ها ، یعنی گل دادن بوته های گل محمدی، طبیعت این زیبایی چشم نواز را مدیون بهار است‌ .

بهار با آمدنش دست گل های کوچک را میگیرد و از خاک بیرون می آورد ، بهار می آید و پرنده ها با آوازی شاد به استقبال او میروند.

بهار جلوه ای است از زیبایی خداوند ، بهار فصلی است که هرکس با دیدن آن میتواند به بزرگی خدا پی ببرد.


نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش بحال روزگار

طبیعت که ماهها به خواب رفته بود نفسی تازه می کشد.نسیم دلنواز بهاران وزیدن می گیرد.و دامنه کوهساران خود را به حریر ارغوانی می ارایند درختانی که در زمستان برهنه بودند هم اکنون جامه های زمردین به تن می کنند بهار امده پرندگان چهچه میزنند همه جای جنگل لباس شاخ و برگ نو بر خود می پوشند خورشید به روی دنیا لبخند می زند گلها سر از جوانه خود بیرون می کنند و دل های مردم را می نگرند که دوباره در انها شادی زندگی و لطف و امید پدیدار شده است در دشتها و باغها گلها سر بر می زنند می شکفند و گلها شیره شیرین و روان خود را به دست زنبور ها می سپارند بلبلان اواز می خوانند شبها ماه از پشت شاخ و برگهای پر شکوفه درختان چه زیبایی دل انگیزی دارد و نسیم در ان هنگام می وزد چه زیبا می شود در فصل بهار همه چیز دل انگیز و با صفاست پس خنده گلها دوست داشتنی است گریه ابرها باعث ارامش روح می شود و دلها از شادی و امید شوق و شور محبت و صفا و دوستی و در یک کلام:

بهار فصل زندگی و جوش و خروش است

مطالب مشابه